سه‌شنبه , 2 جولای 2024

چرا در خانه نمی مانیم؟

چرا در خانه نمی مانیم؟

ادامه متن خبر از وب سایت گمرک 98 مطالعه فرمایید..

شاید یکی از بدشانسی های ما ایرانیان آمدن این ویروس در آخر سال و آمدن عید نورورز است چون در این ایام اکثر مردم به فکر مسافرت و خرید و کاسبی هستند و به یکباره برهم زدن این معادله کهن برای مردم سخت است.

فرشید اردلان، در یادداشت خود نوشته است، هر ساله با آمدن بوی بهار و بوی نوروز مردم نفس جوانی و تازگی را استشمام و سالی جدید را با خیر و برکت و خوشی آغاز می کنند.

چرا در خانه نمی مانیم

اما اواخر سال 98 ویروسی بد یوم از کشوری به کشور ما سفر کرده و بوی ناامیدی و دلتنگی را روانه آسمان شهرهای ما می کند، انگار نه انگار ایرانیان نزدیک به سال آخر هستند و آماده باش برای جشن و پایکوبی.

آمدن این بحران و فراگیر شدن آن در بیش از 90 کشور جهان تمام مسئولین را وادار کرده است که با هشدارهای جدی و آموزش های پیشگیرانه از ابتلای مردم به این بیماری جلوگیری کرده و آن ها را به ماندن در خانه تشویق کنند.

هرچند هنوز درمان قطعی این ویروس پیدا نشده است ولی با توصیه های جدی و صحبت های کارشناسان و قرنطینه شدن مردم در خانه ها سعی می شود این موج مرگ بار از آسمان ایران خارج شود.

اما یکی از راه های مبارزه با این ویروس ناخوانده “ماندن در خانه ” است، با قرنطینه کردن خود در خانه انتقال شیوع این بیماری به طور چشمگیری کاهش پیدا می کند، همین مهم سوژه ای شده تا فضای مجازی، جراید مکتوب و برخط، رسانه های ملی و …. دست به دست هم بدهند تا مردم به این تذکر جدی توجه و آن را به یک فرهنگ تبدیل کنند.

حال با گذشت تقریبا 30 روز از این داستان تلخ و جانباختن بیش از 200 نفر از هموطنان در ایران و محدودیت های فراوان در این ایام بازهم بعضی از مردم رعایت نمی کنند و درحال مسافرت و خرید کالاهای نوروزی هستند.

همچنان مردم در خیابان ها، تفرجگاه ها و مغازه ها جولان می دهند و انگار نه انگار که با جان خود و دیگران در حال بازی کردن هستند.

اما بسته نشدن مغازه ها و در خانه نماندن شهروندان هرکدام از دید عموم توجیه قابل تأملی دارد که شنیدن آن ما را به بازنگری تصمیمات مسئولین می خواند.

شاید یکی از بدشانسی های ما ایرانیان آمدن این ویروس در آخر سال و آمدن عید نورورز است چون در این ایام اکثر مردم به فکر مسافرت و خرید و کاسبی هستند و به یکباره برهم زدن این معادله کهن برای مردم سخت است.

مغازه داران از اینکه مغازه های خود را ببندند ناراضی هستند چون می گویند ما باید چگونه شکم زن و بچه را سیر کنیم، چگونه کرایه مغازه، فیش آب، برق و تلفن پرداخت کنیم.

آنها می گویند زمانی می توانیم مغازه ها را ببندیم و کاسبی نکنیم که بانک ها، اداره برق، شرکت گاز، مخابرات و آب هم از حق خود بگذرد آیا آنها می گذرند؟

راستی چند نفر صاحب مغازه و خانه هستند که می توانند از اجاره خود بگذرند، آری همت یکطرفه و تنها نیامدن به خیابان راه مبارزه نیست.

از آن سو در این شهر که بیشتر مردم آن کارمند هستند و در طول روز 8 ساعت کار می کنند و با موارد آلوده مختلف سر و کار دارند، آیا ناقل ویروس به خانه و خانواده نیستند، پس چرا مسئولین همچنان اسرار بر ادامه روال عادی ادارات دارند .

صحبت های فراوانی این روزها در جوامع به وجود می آید که هرکدام به اندازه خود قابل قبول است ولی باز همت مردم به تنهایی کافی نیست و باید مسئولین با دادن امتیازات ویژه به شهروندان آنها را در خانه نگه دارند وگرنه آمار مبتلایان بالا و بالاتر می رود که دیگر قابل جبران است.

اما در پایان باید گفت جان آدمی بسیار عزیز است و باید بیشتر به آن توجه کرد و مردم نیز باید بدانند همه ما باید فکر یکدیگر باشیم تا بتوانیم با کمترین تلفات این بحران را سپری کنیم و شاهد بهاری نو در این سرزمین باشیم.